طوایف بختیاری شامل مجموعهای از طایفههای ایل بختیاری است که در بخشهای جنوبغربی، غرب و تا حدودی، جنوب ایران، زندگی میکنند.از نظر تقسیمات استانی، طایفههای ایل بختیاری، در استانهای چهارمحال و بختیاری، شمال خوزستان، جنوب و جنوبشرقی لرستان، جنوبغربی و غرب اصفهان، شمال کهگیلویه و بویراحمد[۲] و بخشهای کوچکی از مرکزی و ایلام پراکنده میباشند. ایل بختیاری به گویش بختیاری که یکی از گویشهای زبان لری است تکلم میکنند.
ایل بختیاری دارای تقسیمات خاص طایفهای است، که پیشینه آن به اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم میلادی بازمیگردد و بهعنوان نمودار اجتماعی ایل بختیاری شناخته میشود و بر پایه آن، طوایف بختیاری به دو شاخه هفتلنگ و چهارلنگ تقسیم میشوند. هر یک از این دو شاخه، به نوبه خود، از چند باب (بلوک) تشکیل شده و هر باب (باو)؛ از چند طایفه، هر طایفه؛ از چند تیره و هر تیره؛ از چند تش و هر تش؛ از چند اولاد و هر اولاد نیز؛ از چندین خانوار، (که کر بوو نیز خوانده میشود) تشکیلشده است. خانوار کوچکترین بخش، در تقسیمات و ساختار اجتماعی ایل بختیاری محسوب میشود.
تقسیمات طایفهای
همانطور که پیشتر گفته شد، ایل بختیاری به دو شاخه اصلی؛ هفتلنگ و چهارلنگ تقسیم میشود. شاخه هفتلنگ از ۴ باب (رده) تشکیل شده است که عبارتند ار: بابادی، دورکی، بهداروند ودینارانی. شاخه چهارلنگ نیز از ۵ باب (که در گذشته بزرگ طایفه خوانده میشدند) که شامل: محمود صالح، زلکی، میوند، موگویی و کیانرسی میباشد.
هفتلنگ
شاخه هفت لنگ شامل چهار باب میباشد که عبارتند از:
بابادی (باوادی)
بابادی، به طایفههای زیر تقسیم میشود:
دورکی
دورکی، به طایفههای زیر تقسیم میشود:
بهداروند (بیداروند یا بختیاروند)
بهداروند، یا بیداروند به طایفههای زیر تقسیم میشود:
دینارانی (دینارونی)
دینارانی، یا دینارونی به طایفههای زیر تقسیم میشود:
چهارلنگ
شاخه چهارلنگ شامل پنج باب میباشد، که عبارتند از:
محمود صالح (مَمصالح)
محمود صالح، به طایفههای زیر تقسیم میشود:
زلکی (زلقی)
زلکی، به طایفههای زیر تقسیم میشود:
میوند (ممی وند)
میوند، به طایفههای زیر تقسیم میشود:
موگویی (موگهی)
موگویی، به طایفههای زیر تقسیم میشود:
کیانرسی (کِنـِرسی)
کیانرسی، به طایفههای زیر تقسیم میشود:
نحوه پیدایش تقسیمات
در گذشته، گردش حکومت سنّتی ایلیاتی بهوسیله مالیات سرانهای بودهاست، که از دامداران میگرفتند و اقتصادِ حکومت خانها بر اساس همین مالیات بود. این مالیات بر اساس میزان تولید فرآوردههای دامی به نوع مراتع و وسعت آن و شمار دام و شمار نفراتی که در ایل، قدرت کارایی در امر تولید دام و پرورش آن را داشتهاند، بستگی داشتهاست.
همه بختیاری از لحاظ گرفتن مالیات به دو بخش عمده تقسیم میشد: از یک بخش که دام زیادتر و مراتع بهتر داشتهاند، مالیات بیشتری دریافت میشد و از بخش دیگر مالیاتِ کمتر. واحد گرفتن مالیاتِ دامی در ایل، بر حسب مادیان تعیین میشد. برای هر رأس مادیان، سالانه مقداری پول، ۳۰–۱۰ ریال؛ به معیار آن زمان دریافت میکردند.
جدول اخذ مالیات چهارلنگها، به شرح زیر بوده است:
یک رأس مادیان |
یک رأس (۴ لنگ) مادیان |
۱۰ریال مالیات |
چهار رأس گاو |
یک رأس (۴ لنگ) مادیان |
۱۰ ریال مالیات |
چون یک رأس مادیان، برابر واحد گرفتن مالیات دامی به معنی چهار لِنگ (چهار پا) محسوب میشده، افراد این منطقه که مشمول پرداخت این نوع مالیات بودند، به چهارلنگ معروف شدند.
گروه دیگر، که قدرت مالی بیشتر داشتند، مقدار مالیات را به اندازه هفت لِنگ مادیان، یعنی ۲ رأس مادیان (=هشت لنگ)، منهای یک لِنگ، یعنی هفت لنگ مادیان میدادهاند. روی این اصل، مردم این منطقه، به نام هفت لنگ معروف شدند.
یک رأس مادیان + ۳ لنگ مادیان |
۷ لنگ مادیان |
۱۷/۵ریال مالیات |
هفت رأس گاو |
یک رأس مادیان |
۱۰ ریال مالیات |
جدول اخذ مالیات هفت لنگها، به شرح زیر بودهاست:
یک مادیان = ۱۰ریال مالیات
در مورد همین مالیات گرفتن، خانها به دلایل سیاسی در خود ایل و نزدیکی و دوری طایفهها به خانها، بین طوایف فرق میگذاشتند و به بعضیها امتیازاتی میدادند. گرفتن مالیات توسط کلانترانایل انجام میگرفت و در عوض خود این کلانتران از پرداخت مالیات معاف بودند.
واحدهای ایلیاتی
باب
باب، پسوندی است که مفهوم پیوستگی و همبستگی طایفهها را میرساند و یادآور دورانی است، که قدرت مرکزی، ضعیف و قدرتهای محلی نیرومند بودهاند.
طایفه
در نمودار سازمانی ایل بختیاری، طایفه در واقع اولین تفکیککننده اصلی خانوادگی و فامیلی، محسوب میشود. بدین معنی که افراد یک طایفه به نوعی با یکدیگر نسبت خانوادگی اصلی و فرعی دارند.
تیره
تش
در طوایف بختیاری هر تیره، به چند تش تقسیم میگردد. تَش واحدی است ذهنی، چون در یک لحظه زمانی، شاخههای مختلف آن، که به اولاد شهرت دارند، قابل رؤیت نیستند.سرپرستی هر تَش را فرد کاردان و فعال، از همان تَش بهعهده دارد، که به ریشسفید مشهور است.
معمولاً ریشسفیدان، افراد پخته و کاردانی هستند، که از طرفی رتق و فتق امور اجتماعی تَش، بهعهده آنها است و از طرف دیگر، رابط بین کدخدایان و کلانتران بوده و اجرای امور سیاسی تَش نیز بر عهده آنها است. خانوارهای یک تَش، همه با هم خویشاوند نزدیک بوده و دارای نیای مشترک میباشند.
اولاد
در تقسیمات سنتی عشایر بختیاری، هر تَش به چند اولاد تقسیم میگردد، که در گویش بختیاری، بدان کُربَو (پسر و پدر) نیز میگویند. هر اولاد از حدود دهها خانوار تشکیل میگردد و بطور متوسط هر خانوار، داری یک بُهُون (سیاه چادر) است، که واحد مسکونی عشایر بختیاری به حساب میآید.
در جوامع سنتی ایلی، معمولاً تمامی ساکنین ده، از یک اولاد میباشند و امکان دارد عدهای به عنوان وابسته، در کنار آنها و با اجازهٔ آنها و برای آنها فعالیت نموده و سالها زندگی وابسته خود را ادامه دهند.
مال
مال، از نظر ساخت سنّتی، اولاد آخرین ردّه تقسیم ایلی در عشایر بختیاری است، که اجزاء آن، به خانوار میرسد.
در مجموع، ایل بختیاری با توجه به تقسیمات درونی به دو دسته بزرگ هفت لنگ و چهارلنگ تقسیم میگردد، که هر دسته را ایل مینامند. اگر هر یک از این دستهها را ایل جداگانهای بدانیم، هر یک از آنها به چند باب و هر باب، به چندین طایفه بزرگ تقسیم میگردد و سپس هر طایفه، خود به چندین تیره و هر تیره، به چند تَش و هر تَش، به تعدادی اولاد و هر اولاد، به چندین و چند کُربو و هر کُربَو، به تعداد زیادی خانوار تقسیم میگردد.
واحد مسکونی خانوار عشایری، سیاه چادر و چند خانوار که در کنار هم، در سیاه چادرها زندگی میکنند، یک مال را تشکیل میدهند. در گویش بختیاری، سیاه چادرها را بُهون نیز مینامند.